سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ دیجی پاورپوینت

یک وبلاگ آموزشی با دسته بندی موضوعی

معرفی کامل مدیریت زنجیره تامین

تشدید صحنه رقابت جهانی در محیطی که بصورت دائم در حال تغییراست، ضرورت واکنش های مناسب سازمان ها وشرکت‌های تولیدی ـ صنعتی را دو چندان کرده و بر انعطاف پذیری آنها با محیط نامطمئن خارجی پای می فشارد و سازمانهای امروزی در عرصه ملی و جهانی به منظور کسب جایگاهی مناسب و حفظ آن نیازمند بهره گیری از الگوی مناسب همچون مدیریت زنجیره تامین در راستای تحقق مزیت رقابتی و انتظارات مشتریان هستند    .

مدیریت زنجیره تامین (Supply Chain Management) بر یکپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره، براى دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام مشتمل می شود. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یکپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتی مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیت‌ها در زنجیره تامین تولید و عرضه محصول. 

مدیریت زنجیره تامین هماهنگی در تولید، موجودی، مکان یابی و حمل و نقل بین شرکت کنندگان در یک زنجیره تامین است برای دستیابی به بهترین ترکیب پاسخ گویی و کارایی برای موفقیت در بازار. 

 

اهداف مدیریت زنجیره تامین

 کاهش هزینه یا کاهش موجودی ها، افزایش مسئولیت پذیری در برابر مشتریان، بهبود ارتباط زنجیره تامین، کاهش زمان چرخه تولید و بهبود هماهنگی.

 

فرایند های اصلی زنجیره تامین

 مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرایند اصلی است که عبارتند از:

 

مدیریت اطلاعات : 

امروزه نقش و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است. گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث می شود تا فرایندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آن آسان تر گردد. در زنجیره تامین موضوع هماهنگی در فعالیتها بسیار اهمیت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکاء باعث خواهد شد تا تاثیرات فزاینده ای در تصمیم گیری ها و سرعت، دقت، کیفیت و جنبه های دیگر وجود داشته باشد. 

 

مدیریت لجستیک : 

 این بخش کلیه فعالیت های فیزیکی از مرحله تهیه مواد خام تا محصول نهایی شامل فعالیت های حمل ونقل، انبارداری، زمانبندی تولید و ... را شامل می شود.

 

مدیریت روابط : 

 این بخش از مهمترین مباحث زنجیره تامین است و تاثیر شگرفی بر همه زمینه ها در زنجیره تامین و سطح عملکرد آن دارد. بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تامین معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که بین طرف های درگیر در زنجیره بوقوع می پیوندد. در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکاء و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای کسب موفقیت است.

 

پنج بخش اصلی مدیریت زنجیره تامین

1- برنامه ریزی : 

این بخش استراتژیک مدیریت زنجیره تامین می‌باشد. مدیریت منابعی که جهت برآوردن نیاز مشتری برای محصول و یا سرویس شما استفاده می‌شوند نیاز به برنامه ریزی استراتژیک می باشد. بخش عمده برنامه ریزی،پیاده سازی مجموعه مقیاسه‌ ایی است برای نظارت بر زنجیره تامین بطوری که بهینه و مقرون بصرفه بوده،کیفیت و ارزش مورد نظر مشتری را تامین کند.

 

2- منابع :

تامین کنندگانی را که محصولات و خدمات مورد مصرف برای ساخت محصولات و خدمات شما را در اختیارتان قرار می‌دهند انتخاب کنید. روندهای قیمت گذاری، تحویل و پرداخت به این تامین کنندگان را مشخص کرده، مجموعه ای از مقیاسه‌ ای نظارت و بهینه سازی ارتباط با آنان را فراهم آورید. سپس روندهای مدیریت انبار شامل دریافت مرسولات، بازبینی و انتقال محصولات و خدمات را به خط تولید خود به علاوه نحوه اختیار دادن پرداخت به تامین کننده را مشخص کنید.

 

3- تولید :

فعالیت های لازم جهت تولید کنترل کیفی، بسته بندی و آماده سازی جهت ارسال مرسوله را برنامه ریزی کنید. سطح کیفیت، خروجی تولید و بهره برداری کارگران و کارمندان را اندازه گیری کنید.

 

4- ارسال :

این بخش عمومآ تدارکات نامیده می‌شود در این بخش شما باید دریافت سفارشات مشتریان را هماهنگ کنند، شبکه ای از انبارهای کالا آماده کنید و روش های حمل کالا به مشتری و پرداخت را انتخاب کنید.

 

5- ارجاع :

بخش اشکالات زنجیره تامین شبکه ای را برای مرجوع ساختن کالاهای معیوب و تولید از طرف مشتریان فراهم آورید.

 مدیریت زنجیره تامین

پنج سطح عملکرد مدیریت زنجیره تامین

 

1- ترکیب شرکای زنجیره تامین

زنجیره تامین بر اساس کارایی عوامل راهبردی و با توجه به نیازمندی های مشتری زنجیره تامین برنامه ریزی شده است بطوری که محدوده محصولات موجود، خدمات محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش دهد بر پایه آگاهی از محصولات نهایی در زنجیره تامین پایه ریزی می شود.

 

2- استقرار ارتباط های مشارکتی

این قسمت به انواع مشارکت ها و تعاملات ضروری شرکت اشاره دارد. این عملکرد ارتباط های زنجیره تامین را به مشارکت با عوامل خارج از شرکت گسترش می دهد. هر تغییری در زنجیره تامین باید به اطلاع شرکا برسد تا در تمام زنجیره پیاده شود.

 

3- طراحی زنجیره تامین برمبنای سود دهی

 مدیریت زنجیره تامین مشارکت موثر عوامل خارج از شرکت را ایجاب می کند اما ارتباط هر شرکت با شرکت های خارج از آن بسیار مشکل زا است. در مورد شرکا دقت به مواردی همانند مرکز رقابت، انگیزه شرکا و ترکیب آنها ضروری است.

 

4- اطلاعات مدیریت زنجیره تامین

 نقش سیستم های اطلاعاتی در اصطلاح زنجیره تامین اهمیت خاصی دارد. این بخش نقش فناوری را در اصطلاح زنجیره تامین نشان می دهد.

 

5- کاهش هزینه زنجیره تامین

اصلی ترین هدف استقرار زنجیره تامین کاهش هزینه است. این تلاشها برای راهبرد ها و سیاست های افزایش کارایی انجام می شود. دلایل اصلی هزینه زایی عبارتند از عدم وضوح فرایند زنجیره تامین، تغییرات رویه های داخلی و خارجی شرکت، ضعف موجود در طراحی تولید، وجود اطلاعات ناقص برای تصمیم گیری، ضعف حلقه های زنجیره در ارتباط بین شرکا زنجیره تامین.

 

استراتژی های اصلی در مدیریت زنجیره تامین


زنجیره تامین ناب 

هرچند تعاریف مختلفی از الگوی ناب در زنجیره تامین در ادبیات این حوزه وجود دارد، اما همه آنها اصل یکسان زیر را به اشتراک می گذارند: به حداقل رساندن هزینه و حذف ضایعاتدر واقع، اصطلاح زنجیره تامین ناب، به یک سری از فعالیتها و یا راه حل برای از بین بردن ضایعات، کاهش عملیات بدون ارزش افزوده و بهبود فرایندهای دارای ارزش افزوده اشاره می کند. لذا مفهوم اساسی ناب در زنجیره تامین بر کار بیشتر با منابع کمتر تمرکز دارد. به عنوان مثال:

  • حداقل تلاش نیروی انسانی
  • حداقل تجهیزات
  • حداقل زمان
  • حداقل فضا

 

زنجیره تامین چابک

در بازار رقابت امروز، شرکت ها و مشتریان به دنبال ارائه محصول و خدمت مناسب به مشتریان خود در زمان، هزینه و با کیفیت بهینه می باشند. سیستم سازی کسب و کار در واحد زنجیره تامین در قالب زنجیره تامین چابک، کاهش قیمت تمام شده و مدیریت ریسک، افزایش سطح خدمت رسانی به مشتریان، برآورد سریع نیازهای سازمان و مشتری و همچنین ارتباط بهتر با تامین کنندگان، شرکت اصلی و توزیع کنندگان را به همراه دارد که می توان این موارد را جزء عواملی به حساب آورد که در زنجیره تامین کالا و خدمات چابک، مورد توجه ویژه قرار می گیرند.

رسیدن به این امر و افزایش ارزش اقتصادی و ارزش مشتری از طریق هماهنگ سازی و چابک سازی جریان ارزش ها، مواد و  فرآیندها  در کنار جریان اطلاعات از منبع تا محل مصرف می باشد  یک رویکرد فرآیندگرا و سیستماتیک در مدیریت زنجیره تامین  از وظایف اصلی مدیر زنجیره تامین چابک می باشد.

زنجیره تأمین چابک که هدف اصلی خود را بر پاسخ فوری به مشتری و بازار می گذارد، ادغامی است از شرکای کسب و کار برای توانا کردن شرکتهای جدید. به این منظور که به سرعت و بطور مؤثر به تغییرات بازار، که حاصل رقابت رقبا و همچنین محصولات و خدمات سفارشی است، واکنش نشان می دهد. لذا مهمترین مشخصه چابکی که در اکثر تعاریف آن دیده میشود،عبارت است از :  توانایی پاسخگوئی سریع به تغییرات بازار،بعنوان شاه کلید موفقیت وبقای بنگاهها در بازار.

پاسخگویی سریع به سفارشات مشتری، هدف دیگری است که در زنجیره تامین چابک مدنظر می باشد و با بکارگیری این استراتژی، مدت زمان انتظار مشتری برای تحویل سفارش، به حداقل ممکن کاهش یابد.

 

زنجیره تامین پایدار

زنجیره تامین پایدار یا انعطاف پذیر 

پایداری / انعطاف پذیری، حالتی است که سازمان، احتیاجات فعلی خود را بدون به خطر انداختن توانایی تولید آینده، برآورده می کند. اما چرا زنجیره تامین باید پایدار باشد ؟

گاهی سازمان ها دیگر به عنوان یک سازمان مستقل تنها رقابت نمی کنند، بلکه ترجیحاً بعنوان یک زنجیره تأمین با هم رقابت می کنند. از این رو مفهوم پایداری از تمرکز سازمانی به سمت زنجیره تأمین گسترش می یابد .تصمیم گیرانی که زنجیره تأمین را طراحی می کنند باید تأثیرات تصمیمات خود را از نظر اخلاقی برکیفیت زندگی، امنیت، سلامت مشتریان و مردم و همچنین رفاه عمومی در نظر بگیرند.

در زنجیره تامین پایدار که با عنوان انعطاف پذیر نیز از آن یاد میشود، برخلاف زنجیره تامین ناب، که تلاش می شوند همه چیز به حداقل رسانده شود، وجود ظرفیت برای غلبه بر مشکلات و پاسخ مؤثر به اختلالات غیرمنتظره و ریسک ها(مانند ویروس کرونا-سیل و …) ضروری است. زنجیره تأمین پایدار نمیتواند کم هزینه ترین زنجیره باشد؛ اما در عوض نسبت به سایر رویکردها، بیشتر قادر است تا با محیط کسب و کار در شرایط نامشخص و ریسکی، کنار بیاید.

رویکردهای ناب و پایدار در ظاهر متناقض به نظر می آیند؛ با این حال در بهترین وضعیت کارخانه ها مایل هستند، هم حداقل سطح انبار را داشته باشند و هم در مقابل مشکلات با توقف تولید مواجه نشوند.

مدیریت زنجیره تأمین پایدار در برگیرنده ابعاد اقتصادی و پایداری اجتماعی و زیست محیطی است.

 

زنجیره تامین سبز

سریواستاو به سال 2007، زنجیره تأمین سبز را بدین صورت تعریف کرده است: در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی در مدیریت زنجیره تأمین شامل طراحی محصول، انتخاب و منبع یابی مواد، فرایند ساخت و تولید، تحویل محصول نهایی به مشتری و مدیریت محصول پس از مصرف و طی شدن عمر مفید آن.

اگر چه در ادبیات زنجیره تأمین مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین پایدار و مدیریت زنجیره تأمین سبز معمولاً به جای یک دیگر به کار می روند، این دو مفهوم کمی با یک دیگر فرق دارند. مدیریت زنجیره تأمین پایدار در برگیرنده ابعاد اقتصادی و پایداری اجتماعی و زیست محیطی است. بنابراین مفهوم مدیریت زنجیره تأمین پایدار وسیع تر از مدیریت زنجیره تأمین سبز است و مدیریت زنجیره تأمین سبز بخشی از مدیریت زنجیره تأمین پایدار می باشد. درگذشته چرخه عمر محصول شامل فرآیندهایی از فاز طراحی تا مصرف بود. در حالی که با رویکرد مدیریت زیست محیطی، شامل فرآیندهای تهیه مواد اولیه، طراحی، ساخت، استفاده و بازیافت، مصرف مجدد و تشکیل یک حلقه بسته از جریان مواد برای کاهش مصرف منابع و کاهش اثرات مخرب زیست محیط است.

مدیریت زنجیره تأمین سبز به دنبال تغییر مدل زنجیره خطی سنتی از تأمین کنندگان به کاربر است و سعی دارد اقتصاد بازیافت را به مدیریت زنجیره تأمین ملحق نماید. با انجام این کار، می توانیم یک حلقه بسته با حالت زنجیره چرخه ای داشته باشیم. اگر شرکت از مدیریت زنجیره تأمین سبز استفاده نماید، علاوه بر حل مشکلات محیط زیست به پیروزی نسبی در مزیت رقابتی نیز دست می یابد. علاوه بر این، پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز می تواند از موانع سبز در تجارت بین المللی اجتناب کند. بنابراین ما باید به سرعت به سمت پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز برای به دست آوردن فرصت و مقابله با چالش ها و پیروزی حرکت کنیم. بسیاری از شرکت های بزرگ خارجی مانند جنرال موتورز (هیولت پاکارد، پراکتر و گمبل، نایک و بسیاری از شرکت های دیگر، شهرت و تصویر نام تجاری خوبی برای محصول سبز از طریق پژوهش و پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز به دست آورده اند.

 

زنجیره تامین لارج

مدیریت زنجیره تأمین لارج تلاش دارد رویکردهای ناب، چابک، پایدار و سبز را در فضای مدیریت زنجیره تامین کناره هم بنشاند تا از مزایای تک تک آن‌ها بهرمند شده و همزمان کاستی‌های آن‌ها را بپوشاند. به عنوان مثال در مدیریت زنجیره تامین ناب تلاش بر این است تا سطح موجودی انبار به صفر برسد و مدیریت زنجیره تأمین چابک هدف خود را بر پاسخ فوری به مشتری و بازار می گذارد. مدیریت زنجیره تأمین پایداردر پی حفاظت از زنجیره تأمین در زمان بروز صوانح و چالش‌های پیش‌بینی نشده‌است و در نهایت رویکرد سبز به دنبال حفاظت از طبیعت و محیط زیست در مقابل ضایعات مستقیم و غیرمستقیم می‌باشد.         

کارخانه ای ناب محسوب می‌شود که سطح انبار حداقل (نزدیک به صفر) داشته باشد در حالی که یک کاخانه پایدار نیازمند داشتن انبار است تا در زمان بروز مشکل همچنان تولیدش ادامه داشته باشد .رویکردهای ناب و ارتجاعی در ظاهر متناقض به نظر می آیند. با این حال در بهترین وضعیت کاخانه‌ها مایلند هم حداقل سطح انبار را داشته باشند و هم در مقابل مشکلات با توقف تولید مواجه نشوند. مدیریت زنجیره تأمین لارج در پی ایجاد یکپارچگی در زنجیره تأمین از نقطه نظرهای ناب، چابک، ارتجاعی و سبز می‌باشد . این مدیریت زنجیره تأمین موضوعات متنوعی را در برمیگیرد از جمله: مشخصات و متدلوژی ،ساختار سازمان، شاخصه‌های کارکرد عوامل انسانی ، انفورماتیک و مدل یکپارجه ساز  است.                                                                                              

 

مدیریت زنجیره تامین و تجارت الکترونیک

مدیریت زنجیره تامین بر رویکرد مشتری محور استوار است. بر این اساس ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیاز های مشتری و میزان تامین نیاز ها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان دقیق اطلاعات مدیریت دقیق آن بستری مناسب از نرم افزار ها و سیستم های اطلاعاتی یکپارچه و شبکه های اکسترانت و اینترانت مورد نیاز است.

با بکار گیری تجارت الکترونیک در زنجیره تامین نیز می توان مبنای مدل بی2بی و بی2ای برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصولات و خدمات و اطلاعات از طریق شرکت های رایانه ای و بخصوص اینترنت با تامین کنندگان بهره جست. بر مبنای مدلی دیگر از تجارت الکترونیک شرکتهای همکار در یک زمینه بخصوص از طریق شبکه های الکترونیکی نیز می توانند به همکاری و اشتراک مساعی بپردازند. چنین همکاری اغلب بین شرکتهای حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق می افتد.

تاثیر تجارت الکترونیک بر مدیریت زنجیره تامین شامل دریافت سفارشات از طریق شبکه وب، پاسخگویی به سفارشات، پرداخت‌های الکترونیکی، کاهش سطح موجودی ها. بطور کلی مدیریت زنجیره تامین یکی از زیر ساخت‌های پیاده سازی تجارت الکترونیک است. از دید صنعتی تجارت الکترونیک بین بنگاه ها عمدتآ در صنایعی رخ می دهد که زنجیره تامین در آنجا شکل گرفته باشد. یک تولید کننده همواره عاملی است که در وسط فرایند فعالیت اقتصادی قرار دارد. تولید کننده خود خریدار کالا از تامین کنندگان خود و فروشنده کالای جدید به خریداران خود می دهد.

 

مشکلات زنجیره تامین

  • تعدد مراکز تصمیم گیری : با توجه به اینکه در زنجیره تامین، سازمانهای مختلفی دخیل هستند لذا هماهنگی و یکصدا شدن در زنجیره تامین نیاز به هماهنگی بالایی دارد.
  •  عدم اطمینان : یک منبع اصلی عدم اطمینان زنجیره تامین پیش بینی تقاضاست. پیش بینی تقاضا از چندین فاکتور از قبیل رقابت، قیمت ها، شرایط فعلی، توسعه تکنولوژیکی، و سطح عمومی تعهد مشتریان تاثیر می پذیرد. دیگر عامل عدم اطمینان زنجیره تامین زمانهای تحویل است که خود به عواملی مانند نسبت خرابی ماشین ها در فرایند تولید خطی، فشردگی ترافیکی که در حمل و نقل دخالت می کند و مشکلات کیفیت مواد که ممکن است تاخیرات تولید را ایجاد کند وابسته است.
  • عدم هماهنگی : این نوع مشکلات هنگامی اتفاق می افتد که یک بخش شرکت با دیگر بخشها ارتباط خوبی ندارد. وقتی پیغام برای شرکا تجاری غیر قابل فهم باشد و وقتی بخشهای شرکت از بعضی مسائل آگاهی ندارد و یا خیلی دیر از آنچه مورد نیاز است و یا آنچه باید اتفاق بیفتد آگاه می شوند. از جمله می توان به اثر شلاق چرمی و ذخیره فریبنده اشاره کرد.
  • ذخیره فریبنده : این گونه مشکل زمانی که مشتریان محصولی را می خواهند که در دسترس نیست اتفاق می افتد. گر چه در حقیقت وجود دارد مثل وقتی که محصول در جایی نادرست قرار می گیرد یا اینکه مقدار ذخیره ناصحیح است.

 

مزایا و منافع زنجیره تامین

  • کاهش هزینه های لجستیک، تدارکات و نگهداری
  • کاهش پرسنل
  • بهبود بهروری
  • بهبود چرخه مالی
  • تحویل بموقع
  • وضوح اطلاعات و انعطاف پذیری
  • استاندارد سازی
  • جهانی شدن
  • صرفه جویی در مقیاس
  • افزایش قدرت انتخاب مشتریان و دستیابی آنها به تامین کنندگان
  • کاهش فواصل وابعاد زمانی

مطالب مربوط به مهندسی صنایع

لجستیک و مدیریت لجستیک

در موارد نظامی برای جابه جایی جنگ افزار و مهمات و جیره غذایی در مواقع حرکت از مکان اصلی به سمت خط مقدم.

قسمتی از علوم نظامی که وظیفه تهیه و تحویل آماد و جابجایی مواد و افراد و تجهیزات را دارد. یک سیستم جامع نگر است که اهتمام آن در نظر گرفتن راه حل بهینه برای رسیدن به مقصود و رضایت مشتری است (= سود سازمان)

مدیریت لجستیک عبارتست از برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل موثر و کارای جریان مستقیم و معکوس ذخیره‌کردن کالاها، خدمات و اطلاعات مرتبط بین نقطه اصلی و نقطه مصرف, به منظور تامین نیازمندی مشتری.

 

نتیجه‌گیری

امروزه شرکت‌ ها دریافته اند که بخش خرید آنها می تواند به طور فزایند های در افزایش کارایی و اثر بخشی آنها موثر باشد و به همین دلیل شیوه های خریدشان را تغییر داده و سعی در انتخاب شیوه مناسب دارند بطوری که بتواند اهداف استراتژیک و خرید شرکت را برآورده سازد.

برای تحقق این امر باید در جستجوی تامین کنندگان شایسته و استراتژیک بود و با آنها روابط برقرار کرد تا بتوان با همکاری آنها به مزایای رقابتی دست یافت. برای رسیدن به این امر پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین یک ضرورت اساسی است. توصیه می شود صنایعی مانند صنعت خودرو و صنایع هوافضا و صنایع نفت که تامین کنندگان زیادی دارند از این راه حل برای بهبود ارتباط با تامین کنندگان بهره گیرند.


ادامه مطلب و دانلود